۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

بی مرگ


به رزمندگان, مجاهدان شرف و پايداري



آنان كه ارواح سوزان شعله ور دارند *

در آستان شامگاهي

شايد!

يا فروغِ بامدادي ديگر

با چشمانِي تا آن سوي اميد

خورشيد را در مداري ديگر مي بينند


در غلظت پچ پچ هاي فرسايش سياه پوشان

در عرياني شب

نَفَس به دست

زيرِ نگاهِ حقيرِ ققنوس

از آتشِ سوداي جنايت

پرواز مي كنند

تا قلبها براي فتح جانشان

از عشق ياري بطلبند


شكوهِ زندگي در سكون

جوانه نمي زند

اگر زمين مجال افتخار زيستن باشد

آنها كه در دهانِ ياس, عطر پارو مي كنند

در قلبِ لاله, رنگ مي كارند

در نبضِ شقايق, آفتاب خرمن مي كنند

بي مرگند


*******

*«درود بر آنان كه ارواح سوزان شعله ور دارند /در اين درياي خروشان مرگ و زندگي/دست در دست يكديگر نهاده اند»

يقيشه چارنتس


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر