به كدام سوي غريبي مي كشاني ام
دستان مه گرفته غربت؟
هان!
غم نهان دلم را
به موي كدام هوسي گره خواهي زد؟
راحتم بگذار!
من در بركه ات رسوب نخواهم كرد
بگذار!
از چشمان در قفس وطنم نگاه كنم
تا آبي ترين آبيِ آسمان را دوباره بيازمايم
راحتم بگذار!
غريبه!
دستت پلي براي عبور من نخواهد شد,
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر