به قهرمان خواهرانم منير اكبري و مژگان زاهدي
هزار اسطوره
در برابر تنديستان تكههاي فلزپارهيي است
هزار آتشكده
در برابر آتشدان دلتان
خاكستر كاروانهايي است
كه سالها از عبورشان برگذشته است
هزار دريا
در برابر خروشتان
ماندابي است
كه حسرت آبصافكنك را هم برنميانگيزد.
خوشا به وطني كه نامتان را روياند و كاشت
تا ميراث تلاقي خاك و باران را
در كام فردا شيرين گرداند
اي كاش،
پيش از سفر
لحظهيي عزمتان را غافلگير ميكردم
و از آتشدان دل و جامهتان
تن پوشي مي ساختم
تا در برابر هر تير زهرواره دشمن
روئينهتن ميشدم
اي كاش!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر