۱۳۸۸ تیر ۸, دوشنبه

شکل شعرم می شوی


خندههايت از چشمهاي ستاره ميبارد

وقتي تكه در آسمان ميشوي

و مي باري


آهويِ نارميده

چشمهايم زخميت نميكنند

بمان

عطر نگاهت

پشتِ حسرت انتظار من

بويم ميكند


از پله هاي شادي بالا ميكشي

در نا متناهي ذهنم

شكل شعرم ميشوي.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر