چقدر تنبل است
اين, زمان!
در زير ثانيه ها دفن مي شود
غروب
سايه هايم را مي چيند
من
خودم را مثل پول توجيبي بچه ها خرج مي كنم
در مسير آفتاب
سنگي بزرگ مي شود
در باغ
پروانه اي شير گياه را مي مكد
خون آلبالويي منجمد مي شود
.........
من هنوز كامل نيستم ولي.
حمید نصیری(ح.اختر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر