براي ندا صالحي,
كه لحظه شهادتش جهان را بيدار كرد
ندايم, اي نداي نازنينم
تو خونين لالة ايرانزمينم
در آغوش كدامين خاك خفتي
كه در چشم تمامِ ما شكفتي
كه حتي لحظه سردِ غروبت
نبود خاموش چشمِ پر فروغت
اگر رفتي به راه پاك خورشيد
هزاران غنچه از خون تو روييد
بهخاك انداختد دست شقاوت
ولي از خون تو جوشيد حقيقت
به سوگات اي عزيز آتشفشان شد
حريق شعلهاش در جسم و جان شد
بله, رفتي و قلبم را شكستي
ولي در برج ايرانم نشستي
تو اي گلخون باغ آرزويم
صدايت زنده مانده در گلويم
قسم بر خون پاكت اي ندايم
كه خاموشي نگيرد, اين صدايم
اول تير88 ـ حمید نصیری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر