۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

منشور جاودانگي


«فروغ جاويدان» بيمه نامه مقاومت


1

چشم فردا

از معبري طلوع مي كند

كه بالِ من در پرواز تو


دستِ من از جانِ تو

تعبير جاودانگي من

منشورِ استخوان تو


2

فراغتِ زمان دائمي نيست

روز مقدس بلوغ اگر بخواهد

سكّوي پرتابِ هنوزِ من تويي


پشت پردة رفاقتِ دريا و آفتاب

طرحِ سِيلي نهفته است

رسمِ جغرافياي تازه‌يي

يا به انتظار خفته است


3

بگذار!

سرگردانان فلسفة احتضار

با خميازه هاي فرسوده خود

خشم وخنده فردا را برانگيزند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر