براي نگاههاي اشكبار دختركان معصوم
ميدانها و خيابانهاي تهران
صبح كه مي رسد
هزار نگاه
هزار عاطفه
هزار دست خواهش را
به حراج خيابان مي گذاري
در آغاز شكفتن هر بهار عمرت.
محتاجِ سِمِج
منتشر مي شوي در ميدانها و خيابانها
دروغ پشت دروغ
اشك دروغ
نام دروغ
ناله دروغ
نشان دروغ
تا حقيقتِ درد را
در جنبش ملال عابران بنماياني
شب كه آرام مي لغزد
درد,
قاشقِ شام توست
و لذت سكه
همچون ماه در ظلام سينه ات مي درخشد
فردا,
يك آسمان انتظار
و تكرار منتشر تو در انبوه عابرين
براي سكه هاي دروغين
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر