برگردِ فکر تو می چرخم
تا آنسوی پاکی
وحشتی تر از عشق
ای بذل ماه!
مجالم ده تا چشم در رخسار تو فرو کنم!
و از سخاوت نگاهت
بر دلک ساده من پرتوی ِ افشان
تا هزار صفحه سینه ام از راز تو آکنده شود
مهارش کن!
روان سرگردانم را با نگاهت
و مرا در آسمان پر ستاره ات بنشان
تاز مین را زیر پایم برقصانم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر