تيري كه قلبت را شكافت
از دست جهل است و جنون
دلبند من, دلبند من
برخيز اي مادر منم
بوي كدامين يوسفي
سهرابِ بي پيراهنم
دست كدامين سنگدل
قلب تو را از هم دريد
ساطور بيرحمش ترا
چون غنچه يي از شاخه چيد
شيرِ سفيد من اگر
در قلب تو فواره شد
ديدي كه قلب يك جهان
از داغ تو صد پاره شد
دلهاي صد عاشق سوار
از ماتمت سنگين شده
باران چشمان همه
از خون تو رنگين شده
گويي كه از سهراب يل
داري تو هم چيزي نشان
اينگونه كه داغ تو شد
چون كوره آتشفشان
25 تير 88